جودی آبوت درون من-1

متن مرتبط با «پلیکان» در سایت جودی آبوت درون من-1 نوشته شده است

پلیکان خشمگین

  • خواب یک مکان تقریبا متروکه را می‌دیدم. یک بنای کوچک سنگی که روی آن مجسمه‌ای نصب شده بود: یک پلیکان خشمگین. روی مجسمه رسوبات سبز و آبی دیده می‌شد. چشمم به مجسمه بود که آن پلیکان ناگهان زنده شد و به پرواز در آمد. دو دلاور در خواب بودند. یک دختر و یک پسر. آن‌ها با پلیکان می‌جنگیدند و پلیکان با آنان می‌جنگید. درست یادم نیست در انتها چه اتفاقی افتاد و چه شد که پلیکان از جنگیدن خسته شد. فقط هر سه در همان حوالی به راه افتادند و دست از نبرد شستند. نه آنکه پلیکان مهربان شده باشد، در چشم‌هایش هنوز خشم بود. اما دیگر هجوم نمی‌آورد. یعنی ممکن است آن‌ها روزی دوباره به پیکار برخیزند؟ بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها