کوهِ پیشِ روی من

ساخت وبلاگ

پس از آنکه نتوانستم از نمایشگاه ایران نوشت آن چیزهایی که دلم می‌خواست را پیدا کنم به یک کتابفروشی مراجعه کردم و دو قلم جنس خریدم: یک دفتر ۶۰ برگ و یک تخته‌شاسی یا زیردستی.

وقتی به خانه برگشتم، مقایسه بین طرح جلد دفتر قبلی و دفتر جدیدِ پایان‌نامه‌ام مرا یاد چیزی انداخت. انگار یک ترانه در ذهنم گم شده بود. داشتم سعی می‌کردم آن ترانه را به یاد بیاورم. روی جلد هر دو دفتر تصویری از کوه دیده می‌شد. روی یکی از آنها کفش و کوله کوهنوردی و تصویر یک کوهستان از دور و روی دومی تصویری از کوهستانی رنگارنگ از فاصله‌ای به نسبت نزدیک.

در آن ترانه فراموش‌شده می‌توانستم کلمات کوه و کفش را به خاطر بیاورم. قسمت‌هایی از ترانه کم‌کم به خاطرم می‌آمد. خواننده آن هم به یادم آمد. و بالاخره صبحِ امروز در اینترنت گشتم و آن آهنگ را پیدا کردم: قله از امیر عباس گلاب.

چند سال پیش که هنوز دانشجوی مقطع ارشد نبودم از یک جلسه کتابخوانی به خانه برمی‌گشتم. توی بی‌آرتی نشسته بودم و رادیو، آهنگ قله را پخش می‌کرد. با شنیدن آن آهنگ چیزی در وجودم تکان خورده بود. من به آرزویم فکر می‌کردم.  به راهی که می‌دانستم آسان نیست. به حرف‌های دیگران. به آنها که می‌گفتند:نمی‌توانی، اصلاً برای چه باید مهندسی را ول کنی و بروی سراغ ادبیات؟ حتی یک نفر به من گفته بود: واقعاً فکر می‌کنی می‌توانی دانشگاه سراسری قبول شوی؟ و من آن روز غمین شده بودم که چرا با خودش فکر می‌کند من توانایی انجام دادن این کار را ندارم!

بله کار آسانی نبود. طول کشید. من پشت کنکور ماندم. حتی گاهی ناامید شدم اما در نهایت محقق شد. 

حالا انگار طرح جلد دفاتر من نیز یادآور همین موضوع بودند. انگار هر کدام مصرعی از آن بیت و ترانه را به تصویر می‌کشیدند که می‌گفت:

روزی که بند کفشمو بستم

کوه جلو رومو پذیرفتم

 

+ نمی‌دانم چرا ایران‌نوشت برایم شبیه آن سال‌ها نبود. تنوع محصول داشت و یک دانش‌آموز می‌توانست هر آنچه نیاز دارد پیدا کند. اما برای من عوض شده بود. اینکه نوشتم چیزهایی که می‌خواستم پیدا نکردم به این معنی نیست که آنجا دفتر ۶۰ برگ و زیردستی نداشت! فقط طرح‌هایی که من به دنبالش بودم پیدا نشد. (به جز اینکه تعدادی دفتر با طرح کاشی‌کاری سنتی ایرانی دیدم و به نظرم زیبا بود.)

جودی آبوت درون من-1...
ما را در سایت جودی آبوت درون من-1 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5ysmnmajidid بازدید : 38 تاريخ : سه شنبه 28 شهريور 1402 ساعت: 13:31