من هم بادبادکم؟

ساخت وبلاگ

همه ی ما بادبادکیم.بادبادک های به پرواز درآمده در آسمان زندگی.

هرسال که به سن شناسنامه ای مان رقمی اضافه می شود و بزرگ تر می شویم،قرقره ی نخ نیز در دست های هدایتگرِ پدر و مادرمان بازتر می شود.بالاتر می رویم.رفته رفته،در مسیر باد،یاد می گیریم چطور با تکیه بر بال ها و حلقه های تو در توی بادبادکی مان،قسمتی از پرواز را کنترل کنیم.البته از سویی دیگر دلمان گرم است به این که آن سوی نخ هنوز،آن پایین،به دست های پدر و مادرمان می رسد و ما همچنان متصلیم.

سارا یکی از همین بادبادک ها است،دختری در آستانه ی هجده سالگی که در خانه و خانواده ای مرفه بزرگ شده،اما دچار تنهایی است.سارا از وقتی که یادش می آید،میان پدر و مادرش دعوا بوده است،دعواهای برخاسته از اختلاف فکری و تاثیرپذیرفته از دخالت خانواده ها.اما این بار رنگ و بوی دعواها،چندان شبیه به گذشته نیست.دل نگرانی های او رو به افزایش است و می ترسد از روزی که یکی از دست های هدایتگر ِروی قرقره،کم شود.می ترسد از اینکه روزی همچون بادبادکی رها در باد،میان زمین و آسمان،این دست و آن دست شود.

سارا بیش از آن که در این سن،به حمایت های مالی والدین خود نیاز داشته باشد یا آزادی عملی از آن ها بخواهد -که مدت هاست از آن برخوردار است-به کنار هم ماندن این خانواده نیاز دارد.او خود را همچون فرشته ای می بیند که باید در مسیر نجات این زندگی و سرپا نگه داشتن آن قدمی بردارد.فرشته ای که برای برادر یازده ساله اش،پارسا،فقط خواهر نیست بلکه دلسوزی های مادرانه ی او را هم در طول داستان می بینیم.

کتاب :بادبادک ها" نوشته ی وجیهه سامانی به موضوع طلاق می پردازد و از ویژگی های مثبت آن برخورداری از نثری یک دست و توصیف هایی دقیق و ملموس از فضای داستان است.این داستان،اثر تحسین شده ی چهارمین جشنواره ی قصه نویسی انتشارات علمی فرهنگی بوده است.بادبادک ها را بهار 1398،نشر عهدمانا در 40 صفحه و با طرح جلدی متناسب با عنوان و موضوع ِکتاب منتشر کرده و با قیمت 4000 تومان در دسترس نوجوانان قرار داده است.

شماره تلفن عهد مانا:

025-32935935

 

+روزنامه همشهری،هفته نامه دوچرخه،پنجشنبه سی خرداد هزار و سیصد و نود و هشت

جودی آبوت درون من-1...
ما را در سایت جودی آبوت درون من-1 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5ysmnmajidid بازدید : 74 تاريخ : دوشنبه 2 فروردين 1400 ساعت: 17:55